یادداشت روزنامه‌های ۳ مهر


روزنامه کیهان

صورت سرخ اروپا سیلی اول ترامپ، دوم بایدن / محمد صرفی

اروپا در دوره ترامپ از سوی آمریکا تحقیر شد. رئیس‌جمهور سابق آمریکا این کار را با خروج از توافق هسته‌ای با ایران انجام داد. اروپایی‌ها به دلایل مختلف علاقه‌ای به این کار نداشته و به‌دنبال ادامه یافتن برجام بودند. حتی پس از خروج آمریکا از برجام، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در اولین واکنش جدی خود گفت ما به کار با ایران ادامه می‌دهیم، اما به فاصله‌ای اندک شرکت‌های آلمانی حاضر در ایران، به صراحت این نظر سیاسی را رد کردند و گفتند قادر به ادامه فعالیت نیستند و ایران را ترک کردند.

اروپایی‌ها به خود دلداری می‌دادند که این تحقیر مربوط به شخصیت ترامپ است و با رفتن او ورق برمی‌گردد. با اتفاقی که اخیراً رخ داد معلوم شد ماجرا فراتر از آن است که مستاجر کاخ سفید چه کسی باشد. جو بایدن هم اروپا را تحقیر کرد. ماجرا به قرارداد تسلیحاتی فرانسه و استرالیا برمی‌گردد. استرالیا در سال ۲۰۱۶ میلادی با خرید ۱۲ زیردریایی ساخت کمپانی ناوال فرانسه که با سوخت دیزلی کار می‌کنند، موافقت کرد؛ قراردادی که به «قرارداد قرن» به ارزش ۵۰ میلیارد دلار استرالیا معروف بود که بعد‌ها ارزشش به ۵۶ میلیارد یورو افزایش یافت. استرالیا به تازگی این قرارداد را فسخ و قرارداد محرمانه‌ای را برای خرید زیردریایی‌هایی با سوخت اتمی از آمریکا و انگلیس جایگزین آن کرد.

رخدادی که وزیر امور خارجه فرانسه از آن با تعبیر «جنجر از پشت» یاد کرد و در اقدامی بی‌سابقه سفرای خود را از استرالیا و آمریکا فراخواند. سفیر فرانسه در آمریکا هم گفت: «جهان یک جنگل است، فرانسه به تازگی این حقیقت تلخ را یادآوری کرد.» آمریکا، انگلیس و استرالیا دنبال یک پیمان جدید امنیتی به نام AUKUS میان خود هستند. خنجر آمریکا فقط در پشت فرانسه نبود و سایر کشور‌های اروپایی نیز درد آن را احساس کرده‌اند. روزنامه آلمانی تاگس اشپیگل از این ماجرا به‌عنوان «درس وحشتناک ژئوپلیتیک» برای اروپا یاد کرده است. آمریکا با تحقیر اروپا در این دو مقطع در پی حفظ هژمونی مالی و ژئواستراتژیک خود بر اروپاست.

اروپایی‌ها برای رهایی از این تحقیر دو راهکار عمده پیش رو دارند و آن را بیان می‌کنند. راهکار‌هایی که عملیاتی کردن آن‌ها برایشان ساده و بی‌هزینه نیست. نخست راه‌اندازی یک سیستم پرداخت و مراوده مالی که تحت سیطره آمریکا نباشد و دوم یک سیستم امنیتی و نظامی مستقل از آمریکا که ایده آن در قالب ارتش اروپا مطرح شده است. حرکت به سمت عملی کردن این دو ایده مستلزم به چالش کشیدن هژمونی آمریکاست.

اروپا برای رهایی از سلطه دلار باید یورو را تقویت و جایگزین آن کرده و سایر کشور‌ها را نیز ترغیب به استفاده از آن کند. دلار با مرکز کنترل و فرماندهی خزانه‌داری آمریکاست که سیطره مالی دارد. چنین مرکزی فعلاً در اروپا وجود ندارد. نکته بعدی اراده و توانایی اتحادیه اروپا برای انتشار اوراق قرضه است. مسئله‌ای که ریزه‌کاری‌ها و جوانب بسیاری دارد. راه‌اندازی چنین سازوکار‌هایی نیازمند تغییرات جدی و بنیادین در ساختار اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا با ساختار فعلی توانایی چنین تحولی را ندارد.

ایده ایجاد ارتش مشترک اروپا نیز وضعیت مشابهی دارد. حامیان این ایده که می‌دانند موانع و چالش‌های بسیاری پیش رو دارند برای بسترسازی و جلب نظر مرددان و تغییر نظر مخالفان، پیشنهاد یک نیروی واکنش سریع ۵ هزار نفری را مطرح کرده‌اند. اما حتی همین پیشنهاد هم مشکلات و چالش‌های خاص خود را دارد. قاطعیت و اراده، اصلی‌ترین ویژگی یک نیروی نظامی است. این نیروی واکنش سریع را چه کسی باید فرماندهی و برای آن تعیین مأموریت کند؟ مسئله مرگ و زندگی در میان است و قرار است واکنش سریع باشد. نمی‌توان موضوع را به بوروکراسی، رایزنی و اجماع‌نظر و امثالهم سپرد. مهم‌ترین حامی ایده ارتش مستقل اروپایی فرانسه بود و تحلیلگران معتقدند آمریکا با حرکت اخیر خود به نوعی پاریس را گوشمالی داد تا این فکر را از سر خود بیرون کند.

«یانیس واروفاکیس» وزیر اقتصاد اسبق یونان توصیف قابل تأملی از این وضعیت اروپا دارد؛ «رهبران اروپایی آنچه را که شایسته آن هستند دریافت می‌کنند. وقتی هر رئیس‌جمهور آمریکا به آن‌ها سیلی می‌زند تا به آن‌ها یادآوری کند که رئیس است، آن‌ها چاره‌ای ندارند جز اینکه سمت دیگر صورت خود را جلو بیاورند، زیرا این آن‌ها هستند که تصمیم گرفته‌اند امتیازات فعلی خود را به قیمت از دست دادن استقلال اروپا انتخاب کنند. هر سیلی آن‌ها را به قدری عصبانی می‌کند که تهدید کنند و سفرا را فراخوانند. اما سپس آن‌ها با بیزاری خودشان برای رهایی اروپا از هژمونی آمریکا رو‌به‌رو می‌شوند.»

آمریکا تمرکز خود را بر تقابل با چین قرار داده و اروپا در این راهبرد نقش و فایده چندانی برای واشنگتن ندارد. اتحاد AUKUS مهار اژد‌های زرد را در اقیانوس آرام و هند دنبال می‌کند. با این اتحاد، واشنگتن به اروپا پیغام می‌دهد که باید بیش از این وابسته و در خدمت منافع غرب اقیانوس اطلس باشد و ایده استقلال را به خاک بسپارد.

پیمان جدید سه کشور انگلیسی زبان آمریکا، انگلیس و استرالیا به تنهایی اهمیت داشته و اثرات خاص خود را بر صحنه جهانی می‌گذارد. برای نمونه چین به‌شدت از این پیمان انتقاد کرده و آن را تلاش برای آغاز جنگ سرد جدید می‌بیند. اما فارغ از اثرات بین‌المللی این قضیه، تحقیر تازه اروپا توسط آمریکا برای ما نیز حاوی نکات مهم و قابل تأملی است. نخست آنکه این ماجرا بار دیگر اهمیت مسئله استقلال را یادآوری می‌کند. اگر استقلال در کار نباشد، مجموعه بزرگ و به‌ظاهر قدرتمندی مانند اتحادیه اروپا هم تحقیر می‌شود و جز سروصدا کردن عملاًً کاری از دستش ساخته نیست. این نکته مهم در حالی است که برخی در ایران به بهانه‌های مختلف اهمیت موضوع استقلال سیاسی را زیرسؤال برده و مدعی هستند در دنیای جدید چیزی به نام استقلال نه وجود دارد و نه اهمیت!

نکته مهم دیگر آنکه ما با چنین موجوداتی در این جنگل جهانی طرف هستیم. آمریکایی که به سنتی‌ترین و شاید بزرگ‌ترین شریک و همراه خود نیز رحم نکرده و آن را این‌گونه تحقیر می‌کند. آیا به چنین آمریکایی می‌توان اعتماد می‌کرد؟ کدام عاقلی روی وعده و قول چنین کشوری حساب می‌کند؟ آمریکایی که به متحدان نزدیک خود این‌گونه از پشت خنجر می‌زند، با جمهوری اسلامی ایران که ۴ دهه است هژمونی آن را به چالش کشیده و بار‌ها تحقیرش کرده است، چگونه تا می‌کند؟!

روزنامه وطن امروز

پل پیروزی ایران/عماد هلالات

دوران گذار روابط بین‌الملل تمام شده است و نظم جدید در جهان در حال شکل گرفتن است؛ کشور‌ها براساس این نظم جدید موقعیت خود را تعریف می‌کنند. با وجود اینکه هژمونی چینی همانند هژمونی آنگلوساکسون‌ها نخواهد بود، ولی جهان به سمت دوقطبی شدن پیش می‌رود. جمهوری اسلامی هم با توجه به تغییرات سریع واقع شده در نظم جدید جهانی، باید جایگاه خود را در این نظم تعریف کند. عدم پذیرش نظام سلطه از سوی جمهوری اسلامی باعث می‌شود به دنبال یافتن موقعیت‌های جدید در نظم جدید باشد. سازمان همکاری شانگ‌های از جمله سازمان‌هایی است که می‌تواند فرصت‌های جدیدی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد.

* تعریف سازمان همکاری شانگ‌های
سازمان همکاری شانگ‌های پهنه وسیعی معادل ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومتر مربع از کره زمین، یعنی ۲۳ درصد کل وسعت خاکی و جمعیتی افزون بر ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر که نزدیک به ۴۵ درصد مجموع جمعیت جهان است را در بر می‌گیرد. از نظر اقتصادی سازمان همکاری شانگ‌های تقریبا یک‌چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص می‌دهد و متوسط تولید ناخالص داخلی این سازمان در سال ۲۰۱۶، ۸۴/۴ درصد افزایش یافته است که تقریبا ۲ برابر متوسط جهانی است. سال ۲۰۲۰ این سازمان با وجود همه‌گیری کرونا رشد چشمگیری داشته و تولید ناخالص داخلی سازمان همکاری شانگ‌های بین ۲۵ تا ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است. کشور‌های عضو سازمان همکاری شانگ‌های به طور مداوم در حال افزایش ذخایر طلا و ارز خود هستند که در حال حاضر ۵ تریلیون دلار است.

از آنجا که کشور‌های عضو سازمان همکاری شانگ‌های هسته اصلی ۲ قاره اوراسیا را تشکیل می‌دهند، روابط متقابل و تعاملات آن‌ها ماهیت توسعه بیشتر این سرزمین وسیع را برای سال‌های آینده مشخص می‌کند. با توجه به شکل ارتباطات ایجاد شده در داخل سازمان همکاری شانگهای، تجربه مشترک آن و موافقتنامه‌های موجود، این سازمان بزرگ‌ترین (از نظر سرزمین و جمعیت) سازمان است، بنابراین یک پلتفرم کلیدی اوراسیا برای همکاری بین‌المللی است. سازمان همکاری شانگ‌های در مرکز ابتکارات اقتصادی بزرگ قرار دارد که به عقیده کارشناسان برای تعیین مسیر توسعه آینده اوراسیا بسیار مهم خواهد بود.

امروز سازمان همکاری شانگ‌های بر این نکته تاکید دارد که تهدید خارجی خاص یا قدرتی معارض علیه غرب یا آمریکا به شمار نمی‌رود و برای حفظ امنیت داخلی اعضا و همگرایی اقتصادی منطقه تأسیس شده است. با این اوصاف، تعداد زیادی از تحلیلگران غربی، سازمان همکاری شانگ‌های را به عنوان بلوکی ضدغربی و ضدآمریکایی یا به عنوان ابزار ضدغربی ۲ کشور روسیه و چین برای دستیابی به موازنه متقابل با قدرت ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیا / پاسیفیک در نظر می‌گیرند. در واقع، این تحلیل و تفسیر زمانی که سازمان همکاری شانگ‌های در اجلاس آستانه (۲۰۰۵) از ایالات متحده آمریکا خواست پایگاه‌های خود را در آسیای مرکزی تخلیه کند و از حمایت‌های خود از انقلاب‌های رنگی منطقه دست بردارد، تقویت شد. جدا از این مساله، کشور‌های غربی از تعامل سازمان همکاری شانگ‌های با کشور‌هایی مانند ایران ابراز نگرانی کرده‌اند. از این رو ایالات متحده آمریکا و بعضی کشور‌های عضو اتحادیه اروپایی، سازمان همکاری شانگ‌های را به عنوان سازمانی علیه غرب و عرصه‌ای غیردموکراتیک و تهدیدی علیه منافع‌شان در نظر گرفته‌اند.

* چرا عضویت دائم در شانگ‌های برای ایران مهم است؟
ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود از دیرباز محل ارتباط شرق و غرب بوده است، علاوه بر آن جمهوری اسلامی ایران در محل تلاقی محور عمودی شمال- جنوب منابع انرژی و محور افقی شرق- غرب مصرف انرژی قرار داشته و همچنین مانند پلی کشور‌های آسیای مرکزی و قفقاز را که محصور در خشکی‌اند به خلیج‌فارس مرتبط می‌کند. برای جمهوری اسلامی ایران بهترین موقعیت برای آغاز همگرایی است، چون در جنوب به دلیل فقدان رابطه و تنش فزاینده، در شرق به دلیل مشکلات امنیتی ناشی از حضور طالبان و در غرب به دلیل اختلاف جدی با ترکیه در سیاست‌های منطقه‌ای همگرایی وجود ندارد، بنابراین ایران باید به دنبال یک همگرایی برای از بین بردن چنین وضعیتی باشد که آسیای مرکزی می‌تواند بهترین انتخاب باشد. با این تفاسیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگ‌های پتانسیل عظیمی را به این سازمان و به‌تبع آن به کشور‌های عضو ارائه می‌کند که در تأثیرگذاری بیشتر این سازمان نقش بسزایی دارد.

از سوی دیگر سازمان همکاری شانگ‌های با اینکه در آغاز فعالیت خود با هدف امنیتی تشکیل شد، اما با گذشت زمان، بعد اقتصادی بر ابعاد دیگر این سازمان غلبه پیدا کرده است. روسیه و چین به عنوان ۲ بنیان‌گذار این سازمان به دنبال ایجاد ائتلافی فراگیر با حضور کشور‌های منطقه و قدرت‌های اقتصادی هستند. جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی خود نقش مهمی را می‌تواند در این سازمان ایفا کند.

عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگ‌های با توجه به مفاد این سازمان فرصت‌های زیادی را برای کشور به ارمغان می‌آورد:
۱- بهره‌مندی از ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهان (یک چهارم اقتصاد جهان در این سازمان است)
۲- دسترسی به بازار‌های جدید بویژه منطقه آسیای مرکزی با ۸۰ میلیون جمعیت و حجم تجارت ۲۰ میلیاردی
۳- حضور کشور‌هایی مثل هند و پاکستان به‌عنوان ۲ قدرت بزرگ هسته‌ای و روسیه و چین به عنوان ۲ عضو دائم شورای امنیت
۴- دسترسی آسان به طرح بزرگ «یک کمربند، یک راه» چین
۵- شکل‌گیری مناطق تجاری آزاد در جنوب شرق، شرق و شمال شرق کشور
۶- عضویت ایران در سازمان شانگ‌های باعث شد به دبیرخانه مبارزه با تروریسم این سازمان در ازبکستان بپیوندد
۷- استفاده از ظرفیت بانک‌های تأسیس شده این سازمان و دور زدن تحریم‌ها
۸- صادرات انرژی بویژه نفت و گاز با توجه به بازار مصرفی این سازمان
۹- کنار زدن دلار از تعاملات تجاری و بانکی

عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگ‌های ضربه بزرگی به جریان‌های غربگرای داخلی و همچنین کشور‌های غربی بویژه آمریکا وارد کرد. رسانه‌های فارسی زبان در خارج ابزار مهمی برای غربی‌ها جهت تشویش اذهان افکار عمومی هستند، به همین دلیل سفر ریاست جمهوری به تاجیکستان و حضور در این نشست همراه با پیوست رسانه‌ای بسیار قوی و محکم بود. اطلاع‌رسانی از فرصت‌ها و دستاورد‌های نشست سازمان همکاری شانگ‌های باید به عنوان تیتر‌ها و تحلیل‌های اصلی صداوسیما و همچنین خبرگزاری‌های داخلی قرار گیرد.

تحولات اقتصادی، چرخش آرام قدرت از حوزه آتلانتیک (اقیانوس اطلس) به حوزه پاسیفیک (اقیانوس آرام و اقیانوس هند) را رقم زده است و به رغم سال‌ها نظریه‌پردازی و هنجارسازی غرب برای «جهانی‌سازی» و نئولیبرالیسم، مجددا «منطقه» در جغرافیای قدرت اهمیت یافته که ظهور اصطلاحات جهان مناطق یا نظم جهانی چندمنطقه‌ای در ادبیات روابط بین‌الملل بر آن مهر تایید می‌زند. نظم جدید در حال شکل‌گیری با نظم‌های گذشته تفاوت اساسی دارد.

نظم جدید در حال شکل‌گیری با توجه به ماهیت کشور چین، اولویت فرهنگی نخواهد داشت و برخلاف هژمونی آنگلو ساکسونی، کشورگشایی نظامی و فتوحات با لشکرکشی نخواهد بود. ماهیت نظم جدید اولویت را به اقتصاد می‌دهد. بر همین اساس ائتلاف‌ها و بلوک‌بندی‌های جدید در حال شکل‌گیری است. سازمان همکاری شانگ‌های از جمله سازمان‌هایی است که در راستای نظم جدید تعریف می‌شود. با توجه به پهنه وسیع جغرافیایی و بیش از ۳ میلیارد و نیم جمعیت انسانی و حضور قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی همچون روسیه، چین و هند فرصت بسیار مهمی برای کشور‌ها به حساب می‌آید.

علاوه بر آن تأمین انرژی به عنوان موتور رشد و توسعه در آسیا برای کشورهایی، چون چین، ژاپن و هند ضروری است و منابع انرژی فراوان ایران در دریای خزر و خلیج‌فارس، موقعیت ژئواکونومیک ایران را تقویت می‌کند. روسیه، چین و ایران هر ۳ نگران نفوذ آمریکا در این منطقه هستند و همکاری این ۳ کشور برای آمریکا خطر جدی تلقی می‌شود. پس سازمان همکاری شانگ‌های به عنوان یکی از سازمان‌های فعال در منطقه آسیای مرکزی و اطراف آن می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را در دستیابی به اهداف سیاست خارجی و تأمین منافع ملی در این منطقه یاری رساند.

با وجود اینکه جمهوری اسلامی از سال ۱۳۸۴ عضو ناظر سازمان همکاری شانگ‌های است، اما تا به حال نتوانسته بود عضویت دائم را در این سازمان تصاحب کند و از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های این سازمان استفاده کند. همواره موانع مختلفی پیش روی جمهوری اسلامی برای عضویت در این سازمان بوده است که عمده‌ترین آن‌ها مخالفت برخی کشور‌های موسس از جمله چین و روسیه با عضویت دائم ایران بود. عمده دلایل این مخالفت به دلایل سیاسی از جمله نحوه تعامل ایران با این کشور‌ها مربوط بوده است، اما اکنون که روابط جمهوری اسلامی ایران با روسیه و چین در مطلوب‌ترین شرایط ممکن است و با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام، زمان فعلی بهترین زمان ممکن برای عضویت دائم جمهوری اسلامی در این سازمان به حساب می‌آمد.

عضویت دائم جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت و وضعیت خود می‌تواند نقش مهمی در این نظم جدید ایفا کند به‌گونه‌ای که هم منافع ملی تأمین خواهد و هم می‌تواند ماهیت انقلاب اسلامی را عرضه کند. فرصت‌هایی که سازمان همکاری شانگ‌های با عضویت دائم ایران می‌تواند در اختیار اقتصاد کشور بدهد به مراتب مهم‌تر و بزرگ‌تر از فرصت‌های اقتصادی‌ای است که در تجارت با اتحادیه اروپایی و غرب به ایران می‌رسد. با توجه به اینکه چین به عنوان شریک اول اقتصادی محسوب می‌شود، حضور کشور‌هایی مثل روسیه و هند و همچنین کشور‌های منطقه آسیای مرکزی، چشم‌انداز بسیار مطلوبی در افق ایران مشاهده می‌شود که در آینده میان‌مدت پیامد‌های این ائتلاف اقتصادی عیان‌تر خواهد شد.

روزنامه خراسان

الزامات کار و کار و کار/سید علی علوی

آقای رئیسی در جلسه اخیر هیئت دولت، خطاب به وزیران و مدیران ارشد دولتی تاکید کرد: «آقایان، چون بعضی از همکاران و معاونان خود را انتخاب کرده اند، خاطرشان جمع شده است وبا توجه به فضای اربعینی هوس سفر اربعین کرده‌اند. خاطرتان، اما نباید جمع شود که، چون معاون تعیین کرده اید، سریع عزم سفر به کربلا کنید، ما مخلص کربلا و کربلایی‌ها هستیم، اما من وشما ماموریت جدی مان الان کار و کار و کار است». تاکیدی دلنشین که در واقع نیاز امروز کشور است. این رویکرد رئیس جمهور آن هم در ایام اربعین که طی سال‌های اخیر در سطح کلان مدیریتی در مدتی هر چند کوتاه کشور را نیمه تعطیل می‌کردند، نشان از تلاش مضاعف آقای رئیسی برای جبران عقب افتادگی هاست. این بین با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب در اولین جلسه با کابینه سیزدهم به نظر می‌رسد بر این تاکید «کار و کار و کار» می‌توان سه پیشوند اضافه کرد:
۱ - کار عقلانی و تخصصی ۲- کار جهادی ۳- کار علیه فساد

واقعیت این است که امروز کشور بیش از هر چیز به کارآمدی نیاز دارد. کارآمدی که تلفیقی از کار مضاعف جهادی همراه با عقلانیت و تخصص گرایی و ضدیت با فساد و رانت است. چه آن که تجربیات گذشته نشان داده کار بدون توجه به قیود ذکر شده در مقاطعی فرصت سوزی‌های تاریخی کرده که شاید کشور دیگرتاب آوری تکرار خطا‌های از آن دست را نداشته باشد. مثلا در گذشته تجربه‌هایی مانند مسکن مهر در دولت نهم و دهم را داشتیم که اگر چه کلیت آن کاری بزرگ بود، اما برخی محاسبات غلط غیرتخصصی و غیرعقلانی در بخش‌هایی از این طرح عملا تمام یا بخش مهمی از زحمات مربوط به این پروژه را زیر سوال برد یا طرح تحول سلامت در دولت یازدهم و دوازدهم که عملا باعث دسترسی بسیاری از افراد به درمان رایگان و ارزان شد، اما با توجه به در نظر نگرفتن برخی محاسبات تخصصی عملا به یکی از معضلات فعلی نظام بهداشت و درمان کشور بدل شده وحجم قابل توجه سرمایه کشور را بلعیده است، به گونه‌ای که منابع عظیمی از نقدینگی به جای آن که در راستای رشد پایدار کشور هزینه شود، در پروژه‌های عام پسند و زود اثر و کم عمق در سرنوشت کشور هزینه شد.

یا همان طور که در مقاطعی کار به دور از فساد و رانت، صدمات جبران ناپذیری را به اقتصاد کشور زد، همچون اجرای ناقص و فسادزای سیاست موثر و بزرگ اصل ۴۴ و خصوصی سازی که عملا تبدیل به یک فرصت سوزی بزرگ تاریخی شد که مثال‌هایی همچون هفت تپه، هپکو، آذرآب و... نمونه‌هایی از آن است. خلاصه آن که امروز کشور نیازمند کاری است که نتیجه آن کارآمدی باشد؛ کارآمدی که عقلانیت، تخصص گرایی و مبارزه با فساد و رانت ستیزی و حرکت جهادی از الزامات آن است که بدون توجه به این الزامات می‌تواند کاری باشد که بیشتر از آن که فرصت ساز باشد، فرصت سوز و منابع سوز باشد.

روزنامه ایران

خودکفایی؛ یادگارانه‌ترین سیاست دوران جنگ/غلامرضا شافعی*

۴۱ سال از اولین روز جنگ تحمیلی ایران و عراق می‌گذرد، جنگی که مشکلات متعدد و بی‌شماری را به اقتصاد کشور وارد کرد و اجازه نداد ایران، مسیر توسعه را بعد از انقلاب به خوبی طی کند؛ در ۸ سال جنگ تحمیلی که پایان آن مرداد ۶۷ بود، اقتصاد کشورمان با کمترین میزان تولید صنعتی و صادرات مواجه بود. باید قبول کرد کشوری که در جنگ است هیچ سرمایه‌گذار داخلی و خارجی، حاضر به سرمایه‌گذاری در آن کشور نیست، لذا در زمان جنگ ما نمی‌توانستیم نسبت به جذب سرمایه‌گذار و توسعه صنعتی به نحو مطلوب اقدام کنیم، بنابراین انتظار سرمایه گذاری، تولید و صادرات منتفی بود.

بعد از جنگ، کشوری تحویل گرفته شد که صادرات چندانی نداشت و با چالش‌های جدی روبه‌رو بود. به خاطر دارم که در سال‌های بعد از جنگ (روز‌هایی که وزیر صنایع بودم) خوشبینانه میزان صادرات کشور بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار بود و با عدد‌های امروز که بین ۴۴ تا ۴۵ میلیارد دلار است، فاصله زیادی داشت؛ در حال حاضر و با وجود سخت‌ترین تحریم‌ها صادرات صنعتی، محصولات کانی و غیرفلزی و پتروشیمی از سوی فعالان اقتصادی انجام می‌شود. در آن مقطع صادرات ایران محور کالا‌های سنتی، چون پسته و زعفران بود، بنابراین کشور در شرایطی نبود که صادرات قابل توجهی داشته باشد. اتفاق دیگری که در زمان جنگ رخ داد، بمباران کارخانه‌های ایران بود؛ در حقیقت یکی از هدفگذاری‌های دولت وقت عراق بمباران کارخانه‌های ایران بود.

در دوران جنگ که کشور مرتب مورد بمباران قرار می‌گرفت شیشه خیلی از منازل مسکونی می‌شکست و از آنجا که تولید شیشه در ایران کم و محدود بود، توانایی تأمین شیشه مورد نیاز خانواده‌ها نبود تا بتوانیم آن‌ها را در برابر گرما و سرما حفظ کنیم؛ اکنون می‌بینیم که در زمینه تولید شیشه کشور به خودکفایی رسیده و حتی صادرات این محصول انجام می‌شود. در روز‌های بعد از جنگ تمام تلاش و سعی ما این بود که در اکثر کالا‌های صنعتی به خودکفایی دست پیدا کنیم و به موازات تأمین نیاز داخل، موضوع صادرات دنبال شود. حال در مقطع فعلی و با وجود تحریم می‌بینیم که در بخش‌های مختلف صنعتی، چون سیمان، محصولات غذایی، کاشی و... صادرات داریم؛ یکی از دلایلی که باعث شده اکنون با افتخار صحبت از صادرات کالا‌های صنعتی کنیم، شکل‌گیری نگاه تولید در کشور و خودکفایی بود که در زمان جنگ پدیدار شد. این موضوع پیوسته و با وجود نظرات مختلف سیاستگذاران و مسئولان دنبال شد.

ما کشوری بودیم که پنیر و آب پنیر را از دانمارک وارد می‌کرد، حال اگر بازار را رصد اجمالی داشته باشید، می‌بینید که در این حوزه فوق‌العاده تنوع محصول وجود دارد و همه نوع پنیر در کشور تولید می‌شود و از طرفی در این بخش حتی به مقوله صادرات دست پیدا کردیم. قدم اول ما در زمان جنگ این بود که به سمت خودکفایی حرکت کنیم و خیلی از واحد‌های تولیدی با این استراتژی و مفهوم شکل گرفت. در زمان جنگ اکثر کالا‌های مورد نیاز وارد می‌شد و برای خرید این کالا‌ها باید نفت می‌فروختیم؛ این بدان معنا است که در آن برهه زمانی اقتصاد کشور وابسته به درآمد‌های نفتی بود. تجربه آن زمان باعث شد که اصرار بر فاصله گرفتن از درآمد‌های نفتی اتفاق بیفتد و کشور به سمت صادرات غیرنفتی حرکت کند. فروش نفت بدون هیچ ارزش افزوده‌ای برای کشور هیچ عایدی نداشت و ادامه اتکا به درآمد‌های نفتی کشور را از مسیر توسعه دور می‌کرد؛ در حال حاضر با این نعمت خدادادی در بخش‌های پتروشیمی، بنزین و سایر کالا‌ها ورود کردیم که می‌تواند برای کشور ارزش افزوده داشته باشد.

زمانی که جنگ پایان یافت، سیاستگذاران موضوع خودکفایی را مجدانه پیگیری کردند، یکی از کالا‌هایی که در آن زمان برای تولید انبوه آن برنامه‌ریزی شد، سیمان بود. در آن مقطع ما وارد کننده سیمان بودیم، لذا شرکت احداث صنعت ایجاد و روند تولید سیمان پیگیری شد؛ اکنون این شرکت ۱۲ میلیون تن سیمان تولید می‌کند و حتی این مجموعه توانست در خارج از کشور پروژه‌های سیمانی را اجرا کند. در حوزه تأمین فولاد هم کار‌های بزرگی صورت گرفت، هر زمان که قرار بود کارخانه‌ای ایجاد شود دو موضوع محور بود؛ یک، تأمین نیاز داخل و دو، صادرات. این گفته بیانگر آن است که کشور توانایی تولید و ورود به مرحله خودکفایی را در خیلی از کالا‌ها دارد. ما اکنون به غیر از تأمین نیاز کشور توانسته‌ایم وارد بازار‌های صادراتی شویم که این امر بسیار مهم است.

موضوع واردات و تولید داخل، طی سال‌های گذشته افت و خیز‌های متعددی داشته؛ برخی وزرا به سمت واردات رفتند و برخی دیگر خودکفایی را محور قرار دادند؛ با ادغام وزارتخانه‌های بازرگانی و صنایع و معادن و نگاه واحدی که بر این وزارتخانه (صمت) شکل گرفته توازن بین صادرات و تولید ایجاد شده و تمام سعی وزرا بر این است که تا حد امکان، تأمین نیاز داخل از طریق تولید داخل صورت گیرد. در جمع‌بندی باید عنوان کنم، خودکفایی صنعتی که در دوران جنگ به کار گرفته شد به صورت صددرصدی بر ادامه سیاست‌های اقتصادی کشور اثرگذار بود؛ به هر ترتیب تجربه جنگ و پیش‌بینی ادامه دشمنی برخی کشور‌ها باعث شد که جمهوری اسلامی ایران به فاصله گرفتن از درآمد‌های نفتی و خودکفایی در تولیدات صنعتی تأکید کند و اجازه ندهد که اقتصاد کشور با تصمیم‌های برخی کشور‌های متخاصم، آسیب ببیند.
*وزیر اسبق صنایع ایران

روزنامه شرق

در غیاب هژمونی/احمد غلامی

از ابتدای دولت‌های انقلاب اسلامی، جدال جناحی در دو سطح «جماعت‌گرایی» و «جمهور مردم» رخ داده است. عناوین طرفین مجادله تغییر کرده، اما محل نزاع آنان تغییری جدی نکرده است. اگر زمانی راست سنتی از جماعت‌گرایی و اقتصاد وابسته به آن دفاع می‌کرد، در برابرش چپ اسلامی از جمهور مردم سخن می‌گفت و درصدد بود عدالت اجتماعی را به شیوه‌ای شبه‌سوسیالیستی محقق کند. یکی از طنز‌های روزگار این است چپ اسلامی در گذر ایام در اقتصاد تغییر روش داد و به اقتصاد باز یا اقتصاد بازار روی آورد و برداشتی را که راست سنتی از بازار داشت، ارتقا داد و به جنبه‌های تئوریک آن افزود. اگر چپ اسلامی در همان مسیری که با آن آغازیده بود گام برمی‌داشت و تئوری عدالت‌خواهانه‌اش را تقویت می‌کرد و به دیدگاه‌های سوسیالیستی خودش رنگ بومی می‌داد، شاید در اقتصاد اتفاق تازه‌ای رقم می‌زد که می‌توانست زمینه‌ساز جدال جدی در جریان‌های سیاسی کشور باشد؛ جدال‌هایی آشتی‌ناپذیر و اصول‌مند.

اما چپ اسلامی به اقتصاد بازار استحاله یافته و با تقویت جنبه‌های تئوریک آن موجب انشقاق در ایدئولوژی‌های جریان‌های چپ و راست شد. جناح راست برای حفظ وضعیت موجود و دفاع از منافع حداکثری‌اش بر جماعت‌گرایی تأکید کرد تا با توان جماعت، نهاد‌های رسمی و دولت را در اختیار بگیرد؛ و چه‌بسا این ادعا که جناح راست همواره خود را به بنیان‌ها و بنیان‌گذار انقلاب اسلامی نزدیک‌تر از اصلاح‌طلبان می‌دید، از همین رویکرد جماعت‌گرایی و دیدگاه سنتی به بازار نشئت گرفته باشد؛ چرا‌که نقش تاریخی بازار در وقوع انقلاب اسلامی ۵۷، انکارناشدنی است و آنچه باعث فروپاشی نظام سلطنتی شد، نه جمهور مردم بلکه جماعتی باورمند و وفادار بود که حتی سال‌ها بعد از انقلاب اسلامی تا سال ۷۶، در سیاست و اقتصاد ایران هژمونی داشت.

با تغییر و تحولات داخلی که با شعار سازندگی صورت گرفت، دولت هاشمی که خود یکی از باورمندان به جماعت‌گرایی بود، زمینه‌ساز ایده جمهور مردم شد و سرانجام در سال ۷۶ با پیروزی سیدمحمد خاتمی، رویکرد به جمهور مردم با استقبال روبه‌رو شد و چپ سنتی که نیاز به حمایت اکثریتی مردم برای پیشبرد سیاست‌های اقتصادی خود داشت، ایدئولوژی جمهور مردم و حمایت از آن را در دستور کار خود قرار داد. از همین‌جا دلیل عشق و نفرت اصلاح‌طلبان یا همان چپ‌های اسلامی سابق، نسبت به هاشمی‌رفسنجانی را به‌خوبی می‌توان درک کرد؛ چرا‌که پدر معنوی آنان ناخواسته هاشمی‌رفسنجانی است نه سیدمحمد خاتمی. هاشمی‌رفسنجانی سیاست‌مداری بود که باوری راسخ به جماعت‌گرایی داشت، اما بعد از دوران ریاست‌جمهوری‌اش برای بقا در سیاست، به جمهور مردم روی آورد و تا دم مرگ نیز به این تاکتیک (جمهور مردم) عمل کرد.

در سیاست، «اما و اگر» معنا ندارد، اما اگر هاشمی‌رفسنجانی به قدرت دست می‌یافت، بعید بود با رویکرد جمهور مردم به سیاست‌ورزی ادامه بدهد. او جماعت‌گرایی ناب بود که با جماعت به پیروزی رسیده بود و هنوز تأثیر هژمونی جماعت‌گرایی را که با آن توانسته بود رقبای قدرتمندش را بدون، چون و چرا کنار بزند، از یاد نبرده بود. برای چپ‌های اسلامی استحاله‌یافته به اصلاح‌طلبان، تاکتیک «جمهور مردم» فرصتی بود که با آن به قدرت رسیده بودند. رویکردی که ۱۶ سال آنان را در اریکه قدرت نگه داشت. صورت قدرت تغییر یافته و به اقتضای این تغییر صورت، جامعه نیز در حال دگرگونی بود. در آن روزگار، جماعت‌گرایی در حضیض خود به سر می‌برد، اما آنچه می‌توانست این دگرگونی را عمیق‌تر کند تغییر محتوا (اقتصاد) بود که متأسفانه تغییر جدی نکرد؛ چون نمی‌توانست تغییر کند.

تغییر دولت‌ها در این چهار دهه گذشته صرفا در «صورت» رخ داده است؛ چیزی شبیه تغییرات روبنایی. شاید اگر دولت میرحسین موسوی در سال ۸۸ به پیروزی می‌رسید جدال بین جماعت‌گرایی و جمهور مردم، از مرز صورت‌بندی‌ها فراتر رفته و زلزله‌ای در محتوای سیاست‌ورزی به وجود می‌آورد. پس بی‌دلیل نبود که میرحسین موسوی همچون بادام تلخی بود که اصولگرایان حاضر به بلعیدن و هضم آن نبودند و اصلاح‌طلبان نیز صرفا برای رسیدن به قدرت، تلخی آن را تحمل می‌کردند. اولین شباهت‌های اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در مواجهه با میرحسین موسوی عیان شد، اگرچه میرحسین درصدد بود با جمهور مردم به قدرت برسد، اما مترصد آن بود که محتوای این صورت را تغییر بدهد. اگر چنین چیزی محقق می‌شد، جای زیادی برای اصلاح‌طلبان در دولت او باقی نمی‌ماند و بعید بود بازماندگان راست سنتی و اصولگرایان، دولت او را تا آخر برمی‌تافتند.

اصولگرایان از اینکه موسوی به آنان خیلی دور و خیلی نزدیک بود، هراسان بودند. بیراه نیست که اصولگرایان برای روی کارآمدن احمدی‌نژاد سنگ‌تمام گذاشتند. احمدی‌نژاد با هژمونی جماعت‌گرایی روی کار آمد و در طول هشت سال دولت‌داری‌اش خواست جماعت را از جماعت‌گرایان مصادره کند. جدال این دو موجب تضعیف جماعت‌گرایی شد و به جنگ منافع دامن زد. اگر دولت احمدی‌نژاد جماعت‌گرایی را تضعیف کرد و آن را از ریخت انداخت، دولت روحانی آخرین تیر ترکش حامیان جمهور مردم بود. او ثابت کرد تا محتوا (اقتصاد) همان دری باشد که بر پاشنه قبلی‌اش می‌گردد، چیزی تغییر نخواهد کرد. دولت احمدی‌نژاد و روحانی موجب شدند رویکرد‌های جماعت‌گرایی و جمهور مردم، هژمونی‌شان را از دست بدهند.

در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری حتی اگر اصلاح‌طلبان با تمام چهره‌های خود وارد رقابت می‌شدند، به یک پیروزی بدون هژمونی دست می‌یافتند و این پیروزی صرفا موجب تعمیق تضاد‌ها و تنش‌های دولت و ملت می‌شد. دولت سیزدهم با ابتکار جماعت‌گرایان روی کار آمد تا در غیاب جمهور مردم و هژمونی جماعت‌گرایی، دولتی را پایه‌گذاری کند که صندوق رأی در آن دیگر نقش اساسی ندارد و با جماعتی هرچند اندک بتوان وضعیت موجود را حفظ کرد. این‌گونه به نظر می‌رسد که دوره جماعت‌گرایی و جمهور مردم به شیوه سابق آن به پایان رسیده است. اما پرسش اساسی اینجاست که در غیاب هژمونی مردم، دولت‌داری چگونه خواهد بود؟ از این منظر اینک دولت‌های بعد از انقلاب وارد فاز و تجربه‌ای تازه شده اند.
اخبار ویژه ۳ مهر

روزنامه کیهان

چرا توقع آمریکا درباره مذاکرات غلط زیادی محسوب می‌شود؟!

آمریکا و غرب، از دولت جدید ایران انتظار دارد زودتر به مذاکرات وین باز گردد و مذاکرات را از همان جا که متوقف مانده، ادامه دهد. آن‌ها ادعا می‌کنند با دولت قبلی ایران، درباره ۷۰ تا ۹۰ درصد مسائل به نتیجه رسیده بودند(!) این انتظار و ادعا از چند جهت مخدوش است. نخست اینکه دولت اوباما، در ماه‌های پایانی خود ادعا کرد از طرف دولت پس از خود (ترامپ) هیچ تضمین و تعهدی نداده و دولت جدید، خود راسا و بر اساس منافع و مصالحی که تشخیص می‌دهد، درباره برجام تصمیم می‌گیرد!

به‌عنوان مثال، وقتی آقای روحانی ۲۷ دی ۹۵ گفت «برجام، توافق دوجانبه نیست که ترامپ بگوید خوشم می‌آید یا بدم می‌آید»، به فاصله یکی دو ساعت، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در دولت اوباما پاسخ داد: «ما برای آینده توافق در دولت بعدی #تضمین نداده‌ایم. اوباما بار‌ها گفته که این دولت درخصوص آنچه دولت بعد می‌کند، هیچ تضمینی نداده است. دولت بعدی بر اساس اینکه چه چیزی را در راستای منافع ملی تشخیص می‌دهد، تصمیم مقتضی را در قبال توافق خواهد گرفت»! وقتی ترامپ روی کار آمد، برخلاف دولت اوباما، ظاهر و باطن رفتار آمریکا را یکی کرد. به جای تظاهر به پایبندی به برجام در عین نقض‌های پیاپی آن، اعلام کرد به‌طور یکطرفه از توافق خارج می‌شود و رسما برجام را زیر پا گذاشت.

دموکرات‌ها و بایدن هم اگرچه ژست منتقد رفتار ترامپ درباره توافق را می‌گرفتند، اما وقتی دولت جدید آمریکا را تشکیل دادند، به جای بازگشت به دوره اوباما (لغو تحریم‌ها ولو به شکل نمایشی و محدود)، رویکرد بایدن را بیشتر پسندیدند؛ بنابراین تا دو ماه (اوایل فروردین امسال) از مذاکرات طفره رفتند؛ پس از آن نیز در چند نوبت بر تحریم‌ها افزوده‌اند. به عبارت دیگر، دو دولت پس از اوباما، در گفتار یا رفتار و یا هر دو، اذعان کرده‌اند که توافق و تعهد دولت قبل‌تر از خود در آمریکا را معتبر و محترم نمی‌شمارند. تروئیکای اروپایی هم در قول و فعل، این خباثت آمریکا را تایید کرده‌اند. با این وصف، آمریکا و تروئیکای اروپایی غلط می‌کنند در حالی که برای اصل توافق برجام (تایید شده توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت) و تعهد دولت وقت آمریکا، پشیزی ارزش قائل نیستند، ادعا کنند که مذاکرات وین، باید از همان‌جا که با دولت قبلی ایران پیش برده‌اند، پیگیری شود.

ثانیا، به جز شخص آقای روحانی، هیچ‌کس دیگر در دولت سابق - به‌ویژه ظریف و عراقچی به‌عنوان متولیان مذاکره- ادعا نمی‌کردند توافق نهایی شده و تنها جزئیات مختصر باقی مانده است. فقط آقای روحانی (به‌خاطر خالی بودن دستش از کمترین دستاورد قابل عرضه به مردم) مدعی توافق فرمالیته بود و گرنه، حتی آقایان ظریف و عراقچی و دیگران هم اذعان داشتند که آمریکا نه حاضر به لغو ۱۵۰۰ تحریم پسابرجامی است- که در دوره شش ساله اجرای توافق دو برابر شده-، نه راستی‌آزمایی موثر لغو تحریم‌ها پیش از عضویت دوباره در برجام را می‌پذیرد، و نه تضمین می‌دهد که دولت فعلی یا بعدی آمریکا مجدداً مرتکب عهدشکنی نشود. در واقع آمریکا با درکی که از شخصیت خاص روحانی و تهیدستی وی داشت، دنبال آن بود که بدون برآورده کردن مطالبات مشروع ایران، صرفا بتواند دوباره عضو برجام شود و به مکانیسم ماشه آن دسترسی پیدا کند.

این رفتار خدعه‌آمیز و به دور از صداقت آمریکا، طبیعتاً مورد مخالفت مجلس شورای اسلامی، «هیئت نظارت» تحت نظر شورای عالی امنیت ملی، و رهبر انقلاب قرار گرفت. دولت آمریکا اکنون در حالی که رسما توافق را زیر پا گذاشته و خبط و خیانتش محرز است، نمی‌تواند به همراه سه دولت اروپایی دنباله‌رو، برای دولت جدید ایران تعیین تکلیف کند. آمریکا همین ماه‌ها متهم است که حتی به متحدان خود هم خیانت می‌کند و مطلقا قابل اعتماد نیست. دولت اشرف غنی در افغانستان، و دولت ماکرون در فرانسه، آخرین موارد خیانت آمریکا را تجربه کرده و به صراحت اذعان کرده‌اند آمریکا قابل اعتماد نیست. اردوغان رئیس دولت ترکیه نیز طی روز‌های اخیر دست‌کم دو بار اعلام کرده آمریکا قابل اعتماد نیست.

بنابراین، دولت آمریکا به جای بازی با کلماتی مثل مذاکره، باید قبل از هر چیز برای اعتبار نابود شده خویش به دست خودش، چاره کند تا بتواند حداقل اعتماد دولت جدید جمهوری اسلامی و ملت ایران را کسب کند. در غیر این صورت، دولت قبلی ایران، شش ساله پس از اجرای برجام را سرگرم مذاکرات در وین و نیویورک و پاریس و توکیو و... برای سر عقل آوردن دولت‌های اوباما و ترامپ و بایدن برای انجام رفتار مسئولانه بود؛ اما کمترین موفقیتی به دست نیاورد. در واقع، مذاکره برای مذاکره، از همان دی ماه ۹۴ که آمریکا سرگرم کارشکنی در انجام تعهدات (لغو تحریم‌ها) شد، بی‌حاصل بود، اما شش سال دیگر ادامه یافت و اکنون با رسیدن به نقطه اشباع، مطلقا جای تداوم و ارزش تکرار را ندارد.
 

آصفی: بدون لغو تحریم‌ها آینده‌ای برای برجام قابل تصور نیست

سخنگوی وزارت خارجه در دولت اصلاحات تاکید کرد: نقض برجام از دوره اوباما و بایدن شروع شده و آمریکا که این گره را انداخته، باید خودش هم گره را باز کند وگرنه به تعبیر رئیس‌جمهور، مذاکره برای مذاکره فایده‌ای ندارد.

حمیدرضا آصفی که سابقه سفارت در کشور‌هایی مانند فرانسه را هم در کارنامه خود دارد، ضمن جامع خواندن سخنرانی رئیس‌جمهور در نشست عمومی سازمان ملل گفت: تفاوتی بین بایدن و ترامپ نیست. وقتی در معاهده آمریکا، استرالیا و فرانسه اتفاقات اخیر رخ داد، روزنامه لوموند فرانسه نوشت این قرارداد نشان داد که بایدن با ترامپ هیچ فرقی ندارد و بایدن هم یکجانبه‌گراست.

آصفی در گفتگو با شبکه «العالم» با اشاره به سخنرانی بایدن در مجمع عمومی سازمان ملل افزود: ما چطور می‌توانیم به بایدن اعتماد کنیم؟ نقض برجام از زمان بایدن و اوباما شروع شد. آمریکا در زمان اوباما و معاون اولی بایدن به تعهدات مالی، بانکی، بیمه‌ای و کشتیرانی خودش در چارچوب برجام پایبند نبود و از همان‌جا نقض تعهدات را شروع کرد. این اشتباه بزرگی است که فکر کنیم ترامپ نقض برجام را شروع کرد. نقض برجام از خود بایدن شروع شد. نمی‌شود به حرف‌های بایدن و سیاستمداران آمریکایی اعتماد کرد.

این دیپلمات کشورمان درباره آینده برجام گفت: در برجام گره افتاده و کار، سخت و پیچیده است. آمریکا گره را انداخته است و باید خودش آن را باز کند. اگر آقای بایدن و تیمش گره را باز کنند می‌شود آینده‌ای برای برجام متصور بود وگرنه همان‌طور که رئیس‌جمهور کشورمان اشاره داشتند، مذاکره برای مذاکره مفید نیست.

آصفی ادامه داد: من تصور نمی‌کنم اروپایی‌ها روش خودشان را تغییر بدهند. اروپایی‌ها آمریکا را همراهی می‌کنند. با توجه به مناقشه اخیر در مورد خرید زیردریایی توسط استرالیا، فکر می‌کنم اروپایی‌ها اعتماد به نفس‌شان را از دست داده‌اند. گذشته اروپا نشان داده که آن‌ها اراده‌ای برای تاثیرگذاری به‌عنوان یک واحد مستقل ندارند اگرچه ظرفیت این موضوع در آن‌ها وجود دارد. البته انگلیس به شکل موذیانه‌ای در حال تضعیف اتحادیه اروپاست، اما بقیه اروپایی‌ها می‌توانند از خودشان استقلال رای نشان دهند.

آصفی در پاسخ به سوالی مبنی بر مشخصه‌های دیپلماسی دولت سیزدهم گفت: دولت دکتر رئیسی، سیاست خارجی متوازنی را در دستور کار قرار داده است. اولویت به کشور‌های آسیایی، همسایگان و کشور‌های مسلمان داده شده است. پانزده همسایه ایران، چین و روسیه جزو همکاران جدی ما هستند. سخنگوی اسبق وزارت خارجه در پایان با اشاره به پیوستن ایران به پیمان شانگ‌های گفت: با حضور ایران در پیمان شانگ‌های فضای امنیتی مطمئن‌تری در منطقه خواهیم داشت و همکاری‌های اقتصادی موثرتری رقم خواهد خورد.
 

آمریکا می‌خواست افغانستان باتلاقی برای ایران، روسیه و چین باشد

آمریکا امیدوار بود افغانستان را تبدیل به باتلاقی برای ایران و روسیه و چین کند. روزنامه ایتالیایی ایل‌جورناله ضمن انتشار این خبر نوشت: در بیستمین سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر باید پرسید آیا جنگ اعلامی علیه تروریسم، به هدفی که ادعا می‌کرد، رسیده است؟ با مشاهده بازگشت طالبان بر سر قدرت در همان جایی که همه چیز از آنجا آغاز شده بود و مجموعه‌ای از رویدادها، به نظر می‌رسد پاسخ، منفی است.

آمریکا با ۱۱ سپتامبر، جهان تک‌قطبی و قدرت شکست‌ناپذیر را اعلام کرد. اما هشت تریلیون دلار هزینه، فعالیت‌های ضدتروریستی در ۸۵ کشور جهان و بیش از یک میلیون کشته در سراسر جهان، کافی نبودند، زیرا تروریسم بیست سال بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر هنوز وجود دارد و از سلامتی خوبی نیز بهره‌مند است. درست است که بن‌لادن کشته شد و القاعده در سایه رفت لیکن سایر شیوخ تروریسم و متقاضیان جدید خلافت در این میان وارد صحنه شدند و به ائتلاف‌های مختلف هواداران نشان دادند که چگونه در برابر گلوله مقاوم هستند.

برای درک علل واقعیت باید به آمار و ارقام نگاه کرد: جنگ در افغانستان طولانی‌ترین جنگ در تاریخ آمریکا بود که بیشتر از مجموع دو جنگ جهانی و ویتنام طول کشید. همچنین پرهزینه‌ترین جنگ بود. این جنگ، ضداقتصادی‌ترین جنگ برای آمریکا بود و هزینه‌ای معادل ۳۰۰ میلیون دلار در روز به همراه داشت. اقدامات تروریستی در اروپا و آمریکا از دهه اول هزاره جدید سه برابر شدند. جنگ علیه تروریسم ۳۸ میلیون آواره و پناهجو به همراه داشت و نقشی مهم در کمک به تروریسم بین‌الملل در جهت گسترش فرایند خود ایفا کرد.

زبیگنیو برژینسکی در زمان خود سوال مهمی را مطرح کرده بود مبنی بر اینکه برای تاریخ جهان چه چیزی مهم است: طالبان یا سقوط نبرد امپراطوری شوروی؟ اما همان سوال امروز این‌گونه تغییر می‌کند: «برای تاریخ جهان چه چیزی مهم است: طالبان یا نبرد علیه انتقال چندقطبی‌گری؟». ایدئولوژی جهادی طالبانی و ضد غربی در هر کجای جهان ترویج یافته لیکن هزینه آن را اروپا و آمریکا می‌پردازند. افغانستان به دست طالبان افتاد. آمریکا این کشور را در شرایط مشابه سال ۲۰۰۱ رها کرد: بی‌ثبات و در خطر. وضعیتی که استراتژیست‌های بایدن امیدوار بودند این کشور را به یک باتلاق غیرقابل مدیریت و ضداقتصادی برای چین، روسیه و ایران و سایر رقبا تبدیل سازد.
 

احیای برجام بدون لغو تحریم‌ها مأموریت تازه محافل غربگرا

محافل رسانه‌ای غربگرا، به جای طلبکاری از آمریکا و اروپا که ضمن نقض تعهدات برجامی خود، موجب خسارت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری به ایران شدند، با ادبیات مختلف چنین القا می‌کنند که ایران باید از مطالبه لغو مؤثر، تضمین شده و قابل راستی‌آزمایی تحریم‌ها کوتاه بیاید و در واقع برجام بی‌یال و دم و اشکم را که صرفاً تعهدات ایرانی آن باقی مانده بپذیرد!

این فضاسازی که به برخی مستندات آن در ادامه اشاره می‌شود، در حالی است که اجرای نامتوازن، ناهمزمان و بدون تضمین واقعی و امکان شکایت ظرف ۶ سال گذشته، صرفاً موجب زیان ایران و خدعه و عهدشکنی آمریکا شد. در ادامه عهدشکنی‌های دولت اوباما (از جمله با اعمال تحریم‌هایی مثل ویزا، آیسا، سیسادا و...)، دولت ترامپ به اجرای تحریم‌های کاتسا پرداخت که زیرسازی آن در دوره اوباما انجام شده بود؛ و سرانجام، آمریکا با اطمینان گرفتن نیابتی از دولت روحانی مبنی بر این که در صورت خروج آمریکا از برجام، دولت وقت ایران همچنان در برجام می‌ماند و تعهدات خود را (یکطرفه!) ادامه می‌دهد، دولت ترامپ از برجام خارج شد.

پس از آن، دولت بایدن در دی ماه سال گذشته سر کار آمد، اما با وجود انتقاد از خروج ترامپ از برجام، حاضر نشد به لغو تحریم‌ها طبق تعهد برگردد، و ترجیح داد همان سیاست نکوهش شده ترامپ (فشار حداکثری) را ابزار زورگویی و باج‌خواهی جدید از ایران چه درباره برنامه هسته‌ای (تمدید برخی محدودیت‌های رو به اتمام) و همچنین مطالبه محدودیت‌های جدید در زمینه برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران شود.

در متن چنین خباثتی بود که رهبر انقلاب با جمع‌بندی موضع نظام تأکید کردند آمریکا باید همه تحریم‌ها را لغو کند و تضمین بدهد که بدعهدی سابق در خروج از توافق را در آینده تکرار نمی‌کند و همچنین لغو تحریم‌ها از سوی ایران راستی‌آزمایی شود، پس از آن است که آمریکا می‌تواند دوباره به برجام برگردد و یکی از اعضای آن باشد. اتقان و استحکام این موضع حکیمانه، حتی در محافل آمریکایی و اروپایی نیز بار‌ها مورد اعتراف قرار گرفته است. بر همین اساس، آذرماه سال گذشته مجلس شورای اسلامی با هماهنگی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مصوبه‌ای بازدارنده را برای بازگشت توازن در اجرای برجام به تصویب رساند. در چنین شرایطی و در حالی که توپ در زمین آمریکا و اروپاست، برخی محافل رسانه‌ای غربگرا آدرس غلط به مخاطبان می‌دهند؛ چنان که روزنامه زنجیره‌ای آرمان در تیتر یک خود نوشت: پیش‌شرط ایران، نشدنی است(!)

این روزنامه انگار که حقوق بگیر وزارت خارجه یا خزانه‌داری آمریکاست، می‌نویسد: حتی زمانی که رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور، حسین امیرعبداللهیان را به جای چهره‌هایی مانند سعید جلیلی برای وزارت خارجه معرفی کرد بسیاری این موضوع را نشان از همان احتمال تداوم مذاکرات با غرب در دولت وی ارزیابی می‌کردند چراکه امیرعبداللهیان مانند سعید جلیلی یا علی باقری از مخالفان صرف برجام به شمار نمی‌آمد و یک چهره نسبتاً معتدل‌تری نسبت به باقی آن‌ها بود که چند سالی هم در دولت روحانی، معاون عربی، آفریقایی وزارت خارجه به شمار می‌آمد. اما طی روز‌های اخیر برخی اتفاقات زنجیره‌وار برخلاف این تفکر و امید رقم خورده است. یکی از مهم‌ترین آن‌ها مهره‌چینی امیرعبداللهیان بود که معنادار می‌نمود.

در حالی که بسیاری بر ضرورت وجود عباس عراقچی در وزارت خارجه برای احیای برجام و تداوم مذاکرات تاکید می‌کردند، او را تغییر داد. در چنین شرایطی ناگهان علی باقری کنی یکی از همان مخالفان برجام و از یاران همیشگی سعید جلیلی را به عنوان معاون سیاسی وزارت خارجه انتخاب کرد و این خود حدیث مفصلی بود از این مجمل. از سویی دیگر حرکت به سمت شرق این روز‌ها بیش از هر زمان دیگری شتاب گرفته است. پیوستن به پیمان شانگ‌های در چنین برهه‌ای از دید عده‌ای بی‌دلیل نیست. اقدامات تهران در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای هم به شدت به سمت و سوی خاصی حرکت می‌کند، کار به جایی رسیده که آژانس بین‌المللی اتمی از اقدامات ایران ابراز نگرانی کرده است.

آرمان می‌افزاید: مسئله از سرگیری مذاکرات زمانی با پیچیدگی‌های بیشتری روبه‌رو می‌شود که اندکی در اظهارنظر‌های روز گذشته محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی درنگ کنیم. او برای از سرگیری مذاکرات احیای برجام شرط تعیین کرده. یعنی قبل از گفتگو برای به تفاهم رسیدن (!) بر سر لغو تحریم‌ها اظهار داشته که باید همه تحریم‌ها رفع شود. او گفته است «ایالات متحده باید تمام تحریم‌های خود علیه ایران را لغو کند تا مذاکرات متوقف شده برای احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ از سر گرفته شود». پیش‌شرط شروع برای مذاکرات برجامی در حالی است که حسن روحانی رئیس‌جمهور سابق عدم توافق نهایی بر سر احیای برجام پس از پایان مذاکرات مجدد را اصرار ساختار کلان کشور برای لغو همه تحریم‌ها حتی تحریم‌های غیرهسته‌ای می‌دانست که غیرممکن می‌نمود.

روزنامه شرق هم با کنار هم گذاشتن نطق‌های رئیس‌جمهور کشورمان و بایدن در سازمان ملل، چنین القا کرده که آمریکا آماده بازگشت به برجام است، اما ایران نه! روزنامه اعتماد نیز می‌نویسد: اگر ایران قصد نادیده گرفتن شش دور مذاکره برگزار شده در وین را داشته باشد روند از سرگیری مذاکرات می‌تواند بسیار طولانی‌تر از مدت زمان قابل پیش‌بینی شود. از زمان روی کار آمدن جو بایدن در ایالات متحده، تحلیلگران بسیاری درباره پایان دوره انزوای ایالات متحده در پرونده برجام به دلیل رفتار‌ها و تصمیم‌های یکجانبه دونالد ترامپ هشدار داده‌اند. نشانه‌های این پایان را هم می‌توان در موضع‌گیری‌های مشترک و همراهی سه کشور اروپایی با دولت جو بایدن در مواجهه با مذاکرات برجام دید.

یک نویسنده اعتماد نیز قبلا شروط ایران درباره لغو راستی‌آزمایی و موثر تحریم‌ها و اخذ ضمانت از آمریکا را شروطی غیرعملی توصیف کرده بود. سایت انتخاب نیز به نقل از یک نشریه آمریکایی مدعی شده خواسته‌های طرف ایرانی عملی نیست. آنچه از مرور همه این تحلیل‌ها برمی‌آید، اصرار بر سر هم بندی مذاکرات و فراهم آوردن مجال بازگشت آمریکا به برجام (و دادن دسترسی به مکانیزم ماشه برای بازگرداندن خودکار تحریم‌های سازمان ملل بدون کسب رضایت سایر اعضای شورای امنیت) است؛ آن هم بدون اینکه تحریم‌های اصلی لغو یا ادعای لغو آن‌ها راستی‌آزمایی شود و آمریکا تضمین بدهد که چند وقت دیگر، مجددا - و این بار به عنوان عضو رسمی برجام - دبّه نمی‌کند!

روزنامه وطن امروز

پیام رهبر انقلاب به مناسبت هفته دفاع‌مقدس

ملت ایران یادگار ارجمند دفاع‌مقدس را هرگز از خاطر نخواهد برد.

پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به مناسبت روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران دفاع‌مقدس‌که بعدازظهر پنجشنبه توسط حجت‌الاسلام والمسلمین شکری، نماینده، ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران، درگلزار شهدای بهشت‌زهرای تهران قرائت شد، به این شرح است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
هفته دفاع‌مقدس، مزین به نام و یاد شهیدان عالی‌مقام است. فداکاری مخلصانه آنان و دیگر ایثارگران، پیروزی را به ملت ایران هدیه کرد و خون مطهر آنان حقانیت جمهوری اسلامی را بر جبین تاریخ ثبت کرد. این درس بزرگ آن اسوه‌های ایثار است؛ هر جا تلاش مخلصانه باشد، پیروزی و سربلندی نیز هست و ملت ایران این یادگار ارجمند را هرگز از خاطر نخواهد برد ان‌شاءالله. سلام خدا بر شهیدان و بر شهیددادگان و بر همه ایثارگران و بر پیشوای آنان امام روح‌الله.

* تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حاج‌هاشم امانی
حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با صدور پیامی درگذشت مبارز پیشکسوت مؤمن و با اخلاص آقای حاج‌هاشم امانی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
درگذشت مبارز پیشکسوت مؤمن و با اخلاص مرحوم آقای حاج هاشم امانی رحمه الله‌علیه را به خانواده محترم و دیگر منسوبان و دوستان و همگامان آن مرحوم تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و رضوان الهی را برای وی مسألت می‌نمایم.
 

در ۵ سال می‌توانیم ثبات را به اقتصاد کشور برگردانیم

رئیس مجلس با اشاره به اینکه اقتدار امروز کشور مرهون رشادت شهدا و ایثارگران است، گفت: امروز باور جاری در دفاع‌مقدس در میان مدیران متزلزل شده است. محمدباقر قالیباف در یادواره سرداران، فرماندهان و ۵۵۰ شهید شهرستان صومعه‌سرا و ۲۳ شهید مدافع حرم استان گیلان با اشاره به کمبود‌های دوران دفاع‌مقدس، گفت: دلیل و عذر منطقی برای آنکه در جنگ مبارزه نکنیم، داشتیم، اما طبق سنت‌های الهی ایستادگی کردیم و این عوامل باعث شد امروز توان نظامی ما جزء ۱۰ کشور اول دنیا شود که به برکت حضور مردم در صحنه و باور داشتن به سنت‌های الهی بود.

وی با بیان اینکه اگر در بعد سیاسی و جهانی ابهت ۲ ابرقدرت آن زمان را شکستیم به خاطر دفاع‌مقدس است، بیان کرد: اگر رفتار به ظاهر دموکراتیک آمریکا را شکستیم و یک وجب از خاک کشور را به دشمن ندادیم، به برکت فرهنگ دفاع‌مقدس بود. رئیس قوه مقننه در ادامه ضعف مدیریت را از مشکلات کنونی کشور دانست و تصریح کرد: در بخش‌هایی کارنامه قابل قبولی نداریم و به عنوان نماینده مجلس می‌پذیرم که بخشی از قصور گردن بنده است و ما مسؤولان باید در پی جبران باشیم و حرف کسانی که می‌گویند این مشکلات از اختیارات آن‌ها خارج است را باور نکنید.

قالیباف با تاکید بر اینکه امکانات مادی و ظرفیت‌های اقتصادی کشور بسیار بالاست، ادامه داد: یک کشور برای حل مشکلات خود به منابع انسانی و مادی نیاز دارد که ما هر دو را داریم، اما باور جاری در دوران دفاع‌مقدس، در مدیران ما متزلزل شده و باور ما درباره سنت‌های الهی اشکال دارد. وی با بیان اینکه مسؤولان باید باورمندانه و دردمندانه به مردم خدمت کنند، عنوان کرد: در یک دوره ۵ ساله می‌توانیم ثبات را به اقتصاد کشور برگردانیم به شرط آنکه جوانان در میدان باشند.
 

عضو کمیسیون امنیت ملی: دولت آذربایجان دست از اقدامات شک‌برانگیز بردار

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که مانور ۳ کشور آذربایجان، پاکستان و ترکیه را رصد کرد، همه تحرکاتی که در آن‌سوی مرز‌ها صورت می‌گیرد را رصد می‌کند و به برخی تحرکات شک‌برانگیز هشدار می‌دهد.

فداحسین مالکی در گفتگو با فارس با اشاره به اقدامات ضدایرانی اخیر دولت آذربایجان نظیر ایجاد مانع در مسیر حمل‌و‌نقل کالا به ارمنستان، گفت: مانوری که دولت‌های آذربایجان، پاکستان و ترکیه انجام داده‌اند نگران‌کننده است و ایران از کشور دوست و برادر، آذربایجان توقع بیشتری داشت. وی با بیان اینکه مانور ۳ کشور آذربایجان، پاکستان و ترکیه تحت هر عنوانی انجام شده باشد، محافل امنیتی و نظامی جهان، تصور دیگری از آن خواهند داشت، اظهار داشت: باکو باید نسبت به برخی حرکت‌ها مراقب باشد چرا که معاندانی مثل رژیم صهیونیستی به دنبال این هستند که معادلات منطقه را بهم بزنند.

نماینده زاهدان ادامه داد: از کشور‌هایی مثل پاکستان و ترکیه هم انتطار داریم اگر حرکتی می‌خواهند انجام دهند باید با نظر جمهوری اسلامی ایران باشد. مالکی با بیان اینکه مسدود کردن مسیر تبادلات تجاری ایران به ارمنستان اقدام درستی نیست، گفت: ارمنستان کشوری مستقل است و جمهوری اسلامی هم با کشور‌های منطقه تبادلات تجاری دارد و باکو باید نسبت به اقدامات اخیر تجدید نظر کند تا بهانه دست کشور‌هایی که به دنبال ایجاد مشکل در منطقه هستند ندهد چرا که دردسرش برای خود باکو بیشتر است.

روزنامه خراسان

حتی یک نفر خارجی برای کسب اجازه اقامت سرمایه گذاری نکرد!

معاون وزارت کشور گفت: حتی یک نفر برای کسب اجازه اقامت در ایران سرمایه گذاری نکرده است. براساس مصوبه تیرماه ۹۸ شهروندان خارجی می‌توانستند با سرمایه گذاری یا سپرده گذاری ۲۵۰ هزار دلار که به تایید وزارت امور اقتصادی و دارایی یا سازمان سرمایه گذاری رسیده باشد، مجوز اقامت پنج ساله در ایران را دریافت کنند.
 

توزیع مرغ گرم در روز‌های جمعه

فارس - مدیر کل شرکت پشتیبانی امور دام استان تهران گفت: به دستور معاون اول رئیس جمهور توزیع مرغ گرم در روز‌های جمعه در ۱۰ میدان بزرگ شهرداری تهران آغاز شد و قرار است تعداد این میادین در روز‌های آینده افزایش یابد. رضا سالمی با بیان این که امروز (دیروز) ۲۰ تن مرغ گرم و ۲۵ تن مرغ منجمد در این میادین توزیع می‌شود، گفت: در روز‌های آینده هم تعداد میادین و نیز حجم عرضه بیشتر خواهد شد.
 

اگر مشاور املاک، کد رهگیری نداد چه کنیم؟

ایسنا - مصطفی قلی خسروی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک با بیان این که کد رهگیری از ابتدا رایگان بوده و هم اکنون نیز هست، تاکید کرد: علت این که برخی مشاوران از ارائه کد رهگیری به متعاملین خودداری می‌کنند این است که جواز ندارند یا به دلیل تخلف، دسترسی آن‌ها را مسدود کرده‌ایم؛ شهروندان می‌توانند با تلفن ۷۳۳۴ شکایات خود را در این زمینه به اتحادیه گزارش دهند.
 

پیاده سازی قانون پایانه‌های فروشگاهی سرعت گرفت

تسنیم- بعد از مکاتبه رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص آخرین وضعیت قانون پایانه‌های فروشگاهی، به تازگی پیامک‌هایی در خصوص تعیین تکلیف دستگاه‌های کارت خوان درخصوص تشکیل پرونده‌های مالیاتی به صاحبان آن‌ها ارسال شد. به تازگی پیامک‌هایی با این مضمون به برخی صاحبان دستگاه‌های پوز ارسال شده است: «دارای کارت‌خوان فعال فاقد پرونده مالیاتی بوده و مطابق ماده ۱۱ قانون پایانه‌های فروشگاهی مشمول تشکیل پرونده مالیاتی می‌باشید. جزئیات کارت‌خوان‌های شما طی پیامک دیگری ارسال می‌شود. درصورت عدم تطابق اطلاعات با شرکت پرداخت تماس بگیرید».
 

تمدید مهلت ثبت نام وام ودیعه مسکن تا آذر

فارس – مدیر کل د‌فتر اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی گفت: پیشنهاد تمدید مجدد ثبت نام وام ودیعه مسکن در کارگروه ستاد ملی مقابله با کرونا مورد تایید قرار گرفت. پروانه اصلانی افزود:بر اساس جزئیات پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی، مهلت تمدید ثبت نام در سامانه تسهیلات ودیعه مسکن تا آذر ۱۴۰۰ در نظر گرفته شده است. اصلانی با اشاره به آمار ثبت نام مردم در سامانه تسهیلات ودیعه مسکن گفت: بنا بر آخرین آمار تاکنون یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر متقاضی ثبت نام کرده‌اند و بر این اساس حدود ۳۴۰ هزار متقاضی مدارک خود را بارگذاری و ۱۷ هزار نفر تسهیلات ودیعه مسکن را دریافت کرده‌اند.

روزنامه ایران

تلاش جمهوری‌خواهان برای ممانعت از امتیازدهی بایدن به ایران

خبر اول اینکه، جمهوری‌خواهان کنگره امریکایی در تلاش هستند تا از طریق لایحه بودجه دفاعی این کشور، اقداماتی را در راستای مقابله با ایران انجام دهند. به گزارش ایسنا، به نقل از واشنگتن‌فری‌بیکن، جمهوری‌خواهان امریکایی در تلاشند تا متممی را به لایحه بودجه دفاعی امریکا اضافه کنند تا امتیازاتی که بایدن سعی داشت در قالب مذاکرات جهت احیای برجام به ایران اعطا کند، فاش شود. یکی از طرح‌های پیشنهادی این متمم وزارت خزانه‌داری امریکا را موظف می‌کند تا کنگره از اعطای معافیت به کشور‌های به اصطلاح حامی تروریسم مطلع سازد. این طرح باعث می‌شود امریکا پیشاپیش کنگره را در جریان رفع تحریم‌های ایران بگذارد. این طرح برای آن پیشنهاد شده که بایدن کنگره را در جریان مذاکرات و امتیازاتی احتمالی به ایران، قرار دهد.

طرح دیگری از دولت بایدن می‌خواهد که «گزارش‌هایی درخصوص عملیات‌های مخرب ایران در خاک امریکا از جمله حملات تروریستی، نقشه‌های آدم‌ربایی و دور زدن تحریم‌ها» را به کنگره ارائه دهد. طرح پیشنهادی دیگری از وزیر دفاع امریکا می‌خواهد که کنگره را از تهدید‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت مربوط به شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران در عراق آگاه سازد. در متمم لایحه بودجه دفاعی به رابطه بین ایران و چین پرداخته شده و از دولت امریکا خواسته تا به صورت منظم کنگره را از روند روابط نظامی رو به رشد ایران و چین از جمله در زمینه دادوستد تسلیحاتی، دیدار‌های نظامی و حمایت مادی پکن از نیرو‌های مسلح ایران مطلع کند. دیگر مفاد این سند دولت بایدن را ملزم به ارائه اطلاعات درخصوص توانایی‌های نظامی ایران و «گروه‌های نیابتی‌اش از جمله حزب‌الله لبنان و حماس» می‌کند.
 

پاسخ وزارت خارجه به ادعای وزیر خارجه انگلیس

خبر دیگر اینکه، سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به اظهارات «لیز تراس» وزیر خارجه انگلیس اعلام کرد که شعار هرگز نمی‌تواند پاسخ احکام قانونی باشد. به گزارش «ایران»، سعید خطیب‌زاده در صفحه توئیتر خود نوشت: «توئیت‌های آتشین (که در تضاد با لحن به‌کارگرفته شما در واقعیت است) شاید تیتر‌های خوبی بسازد. اما شعار، هرگز نمی‌تواند پاسخ احکام قانونی باشد که از سوی دادگاه‌ها صادر شده‌اند. همان‌طور که دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه به صراحت گفت، انگلیس باید رویکرد خود را تغییر دهد و این تغییر مدت‌هاست که به تعویق افتاده است.» وزیر امور خارجه انگلیس پنجشنبه شب مدعی شد که لندن تهران را در مورد پرونده نازنین زاغری تحت فشار قرار داده است. او نوشت: زاغری تجربه سختی را پشت سر می‌گذارد، ما تلاش می‌کنیم تا او را به خانه و نزد خانواده‌اش بازگردانیم.
 

وزارت دفاع امسال ۲۰ میلیون دوز واکسن تولید می‌کند

شنیدیم که، معاون توسعه مدیریت و برنامه‌ریزی راهبردی و امور مجلس وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح گفت که این وزارتخانه تا پایان سال‌جاری ۲۰ میلیون دوز واکسن کرونا تولید و عرضه می‌کند. به گزارش ایرنا، سردار رضا طلایی‌نیک افزود: در همین ارتباط واکسن «فخرا» نیز در حال طی کردن مراحل بالینی و کارآزمایی نهایی برای تولید انبوه است. به گفته سردار طلایی نیک، وزارت دفاع در ۶ ماهه دوم سال نقش مؤثر و قابل توجهی در راستای تولید داخلی واکسن کرونا با استاندارد علمی و تأیید شده، ایفا می‌کند. معاون وزیر دفاع گفت: با تدابیر فرماندهی معظم کل قوا، از تمامی ظرفیت نیرو‌های مسلح برای مشارکت فعال در فرایند ریشه کنی ویروس کرونا، واکسیناسیون عمومی و کمک به کادر درمان کشور استفاده خواهد شد.
 

دومین کشتی سوخت به مقصد لبنان در سوریه پهلو گرفت

دست آخر اینکه، دفتر اطلاع‌رسانی جنبش حزب‌الله لبنان، دیروز در بیانیه‌ای اعلام کرد که دومین کشتی حامل سوخت ایران شامگاه پنجشنبه در بندر بانیاس سوریه پهلو گرفته است. به گزارش فارس، بر‌اساس گزارش شبکه «المنار»، این کشتی با مازوت بارگیری شده و ساعت ۲۲ شامگاه پنجشنبه (به وقت محلی) در بندر بانیاس پهلو گرفته است. این در حالی است که شبکه «المیادین»، شامگاه چهارشنبه، به نقل از خبرنگار خود گزارش داد که پنجمین کاروان حامل مازوت ایران وارد خاک لبنان شده است. کاروان‌های حامل سوخت پس از آن وارد خاک لبنان شدند که سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله در سخنرانی خود به مناسبت عاشورای حسینی از حرکت کشتی‌های حامل سوخت از مبدأ ایران به لبنان خبر داد. به دنبال آن، منابع لبنانی، پنجشنبه (۱۶ سپتامبر)، خبر دادند که نخستین کاروان از تانکر‌های حامل مازوت ایران از طریق مرز زمینی هرمل - القصیر وارد لبنان شده است.

روزنامه شرق

تورم ۹۲درصدی روغن و چربی‌ها

شرق: گزارش تازه مرکز آمار ایران درباره تورم شهریور که به‌تازگی منتشر شد، نشان می‌دهد که تمامی شاخص‌های تورم با افزایش همراه بوده و روند رو به رشد تورم سالانه، باز‌هم به بالاترین حد خود در سال‌های گذشته رسیده است. تورم سالانه که در ماه‌های اخیر روند افزایشی طی کرده و رکورد ثبت می‌کرد، برای شهریورماه نیز به ۴۵.۸ درصد رسیده که ۰.۶ درصد نسبت به ماه قبل از خود افزایش دارد، این بالاترین حد تورم در بیش از هشت سال گذشته در شاخص سالانه به‌شمار می‌رود. دیگر شاخص افزایش‌یافته تورم ماهانه است که با رشد ۰.۷ درصدی به ۳.۹ درصد در شهریور‌ماه رسیده و تورم نقطه‌به‌نقطه نیز با رشد ۰.۵ درصدی عدد ۴۳.۷ درصد را در آخرین ماه تابستان ثبت کرده است.

روند رو به رشد تورم در‌حالی ادامه پیدا کرده و رکوردشکنی می‌کند که این موضوع از مدتی قبل با توجه به رویه موجود و البته وضعیت بودجه دولت، از سوی کارشناسان و مسئولان پیش‌بینی و هشدار داده شده بود، به‌هر‌صورت کسری سنگین بودجه دولت در سال جاری و استقراضی که به‌ویژه در ماه‌های ابتدایی امسال از سوی دولت از بانک مرکزی صورت گرفته و چاپ پولی که انجام شده از عوامل افزایش پایه‌پولی و تورم اعلام می‌شود. اما مروری بر جریان تورم کالا و خدمات مصرفی مردم در شهریور‌ماه، حاکی از آن است که روند طی‌شده، افزایش به‌طور متوسط ۴۳.۷‌درصدی هزینه را برای خانوار‌ها در تأمین کالا و خدمات به همراه داشته است.

این در حالی است که در بین کالا‌ها و خدمات مورد‌مصرف مردم «روغن و چربی‌ها» با ۹۷ درصد افزایش نسبت به سال قبل در صدر قرار دارد و بعد از آن گروه «سبزیجات» با ۹۳.۸، «شیر و پنیر و تخم‌مرغ» ۷۲.۵ و «ماهی و صدفداران» با ۶۹.۸ بالاترین حد افزایش قیمت نسبت به سال قبل را داشته است. در این بین گروه «ارتباطات» با ۵.۵ و «آموزش» ۱۸.۸ کمترین افزایش هزینه را در مقایسه با شهریور سال گذشته به همراه داشته است. در مورد تورم سالانه نیز گروه «روغن و چربی‌ها» با ۹۲.۵ بیشترین تورم را داشته و کمترین در این شاخص به «آب، برق و سوخت» با تورم ۱۹.۷ درصد اختصاص دارد. تورم ماهانه نیز که خود با افزایش همراه بوده، رشد ۱۰‌درصدی در گروه «شیر، پنیر و تخم‌مرغ» را نیز به همراه داشته که بالاترین حد تورم ماهانه در شهریور است. کمترین میزان نیز با ۰.۸ درصد به گروه «گوشت قرمز و ماکیان» اختصاص دارد.
 

واردات ۱۵۰ هزار تن یونجه از روسیه

ایلنا: رئیس شورای تأمین‌کنندگان دام کشور اظهار کرد: در سال جاری با توجه به شرایط کرونایی و کاهش مصرف، بیشتر دام پرواری زمستان ۹۹ و نیمه نخست سال جاری دست دامدار مانده و باعث شده که دام چربی بگیرد. به‌طوری‌که در‌حال‌حاضر نزدیک به هفت‌میلیون رأس گوسفند چربی‌گرفته و ۲۰۰هزار رأس گوساله بالای ۸۰۰ کیلوگرم داریم که دست تولیدکننده مانده است. منصور پوریان با اشاره به اهمیت تهاتر در بخش کشاورزی اظهار کرد: تهاتر فعالیت قدیمی در اقتصاد است و ما با استفاده از آن می‌توانیم در ازای نفت یا مشقات آن، کالای اساسی وارد کشور کنیم.

تا جایی که اطلاع دارم، بعد از تحریم‌های بانکی بیشتر خرید‌های ما به‌صورت تهاتر کالایی پیش می‌رفت، یعنی کالا در ازای کالا، به این صورت که برای هر‌کدام قیمتی تعریف می‌شده سپس ما‌به‌التفاوت آن‌ها کالا مبادله می‌شد. پوریان درباره استفاده از تهاتر در بخش کشاورزی اظهار کرد: مثلا ما در سال‌های اخیر موضوع تهاتر نفت و نهاده‌های دامی با روسیه را داشتیم، یا در سال۹۷ می‌توانستیم در ازای واردات دو کیلوگرم لاشه گرم، یک کیلوگرم دام زنده صادر کنیم و این‌گونه مشکل ما برطرف می‌شد که متأسفانه تداوم نیافت. وی افزود: در همین راستا ما پیشنهاد تهاتر دام زنده با نهاده‌های دامی را به وزارتخانه داده‌ایم که متأسفانه تاکنون بدون پاسخ مانده است.